چهارشنبه 89 آذر 17 , ساعت 11:18 صبح
دور از تو عشق و عاطفه تعطیل می شود
بر دل زار حادثه تحمیل میشود
از بس که گریه نشاندم به بسترم
دارد به شانه های تو تبدیل می شود
زل می زنم به عمق نفسگیر چشمهات
این عشق با نگاه تو تکمیل می شود
کوچک نبود حادثه رفتنت ، هنوز
روزی هزار مرتبه تحلیل می شود
بیزارم از عبور غم انگیز سال و ماه
وقتی که بی حضور تو تحویل می شود
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]